شعر ظنز ریاضی
دیروز در درس ریاضی گفت استاد مهر و وفا را ضرب در صلح و صفاکن
مجموعة غم را بِنه دریک پرانتز روی لبانت آکُلاد خنده واکن
یک نقطه بردار از فراز نون مِحنت با نقطه بای محبّت آشنا کن
هر نامساوی را مساوی کردن اُولی دلتای قلبت را بَری از کینه ها کن
منزل مکن در زیر رادیکال دنیا یا خویش را با یک توان زآنجا رها کن
از نقطه ای بر روی مُخْتَصّات ذِهنت خطی برای مهربانی ها جدا کن
منها مکن ما را ز خوان بی دریغت بُردار لُطفت را خدایا سوی ما کن
خانم خیلی قشنگ بود
♥ممنون♥